جدول جو
جدول جو

معنی ابن عیشون - جستجوی لغت در جدول جو

ابن عیشون
(اِ نُ ؟)
الحاج ابوعامر. از شعرای اندلس در مائۀ ششم هجری، معاصر با فتح بن خاقان. و فتح بن خاقان بعض اشعار او را در قلائدالعقیان آورده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ زَ)
ابوالولید احمد بن غالب بن زیدون قرطبی. او شاعری مشهور است. در صغر سن از پدر یتیم ماند و بجهد خویش درادب و شعر براعت یافت. در جوانی عاشق دختری ولاده نام گشت و ولاده را عاشقی دیگر موسوم به ابن عبدوس بود که به آزار و ایذاء ابن زیدون کمر بست و عاقبت او راگرفتار حبس و بند کرد. پس از رهائی از زندان مدتی پنهان و آواره روزگار گذاشت سپس در سال 441 ه. ق. به اشبیلیه بخدمت معتضد بالله اشبیلی پیوست و بدربار اومحترم میزیست و به روزگار معتمد فرزند معتضد بالله مقام وزارت یافت و بترغیب او معتمد بشهر قرطبه لشکر کشید و آنرا متصرف شد و تختگاه خویش کرد. در 462 آنگاه که یهود اشبیلیه علم طغیان افراشتند او به اطفاء نائرۀ عصیان مأمور گشت و بدان شهر بعارضۀ تب درگذشت. مولد او به سال 394 و وفات در سنۀ 463 بوده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُخَ)
ابوالفضل احمد بن حسن بن احمد بن خیرون بغدادی ابن باقلانی. محدث. ابوبکر خطیب صاحب تاریخ بغدادو ابن سکره و گروهی دیگر از محدثین از او روایت دارند. وفات او در 488 ه. ق. بهشتادوچهارسالگی بود. محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ عَ)
ابومحمد عبدالمجیدبن عبدون اندلسی. شاعر و محدث. وفات او به سال 529 ه. ق. او رازدار بنی افطس بود ازجمله متوکل عمر. و به سال 500 صاحب السر علی بن یوسف مرابطی گردید. وی را اشعاری رائق و منشآت بلیغ بوده و قصیدۀ رائیۀ او در مرثیۀ یکی از بنی افطس مشهور و از امهات قصائد است. و گروهی از بزرگان ادب را بر آن شروحی است، ازجمله جمال الدین ابن الجوزی و اسماعیل بن احمد بن اثیر و غیرهما
لغت نامه دهخدا